lovely
خانـ ه ♥ لینـ ک ♥ ایمیـ لـ ♥ پروفایـ لـ ♥ طـراح
♥ لیاقت می خواهد واژه ” ما ” شدن ♥ ♥ شاید آرام تر میشدم ♥ ♥ حالـــــــا حرفـــــــهایمان بمـــــــاند برای بعد ♥ در جـمـعـشان بـودم که پـنـهـانی دلـم رفت بــاور نـمـی کــردم بــه آســـانی دلـم رفت در وا شـد و آمــد بـه مـهـمـانی... دلم رفت ای کاش آن شب دست در مویش نمی بـرد زلـفش که آمــــد روی پـیـشـانی دلم رفــــت دیگـر دلـم ــ رخت سفیدم ــ نـیـست در بـنـد دیـروز طـوفـان شد، چه طـوفـانی... دلم رفت ..! ♥ موضوع انشاء: تعطیلات خود را چگونه گذراندید ؟ فرسنگ ها دور از آغوشش . . . ♥
نظرات شما عزیزان:
لیاقت می خواهد “شریک ” شدن
تو خوش باش به همین “با هم ” بودن های امروزت
من خوشم به خلوت تنهایی ام
تو بخند به امروز…
من میخندم به فرداهایت . . .
فقط و فقط……..
اگر میفهمیدی…..
حرفهایم به همین راحتی که می خوانی
نــــوشته نشده اند!!
دلخوری هـــــــامـــــــان
دلـــــــتنگی هـــــــامـــــــان
و تمـــــــام اشکـــــــهای مـن
با او چـــــــگونـــــــه میگـــــــذرد
کــــــه با مـن نمی گذشت . . . ؟
از هـم سـراغـش را رفـیـقـان می گـرفـتـنـد
.::به نام خدا::.
مردیم از بس فهمیدیم و به روی خودمون نیاوردیم
به کجا می نگری!؟
زندگی ثانیه ایست! وسعت ثانیه را می فهمی!؟
هیچکس تنها نیست...! ما خدا را داریم...
می شود با یادش همچو نسیم، بال در بال پرستو،
بوسه بر قلب شقایق ها زد و زیبا زیست...!!
نه التـــمـاس هـــایم را
و نه احســـاســاتِ ایــن دلِ لـعـنـتـی را…
به جـــایِ آن احســـاسی که کُـــشـتـی
درخـتـی از غــــرور کـاشـتم…
وبت بسیار زیباست
طراح : صـ♥ـدفــ |